محل تبلیغات شما

استخبارات ستون فقرات امنیت ملی کشورها و ستاره جهت‌دهنده ت خارجی دولت – ملت‌ها می‌‌باشد که کشتی‌های سرگردان روابط و تعاملات دولت با دولت و نهاد‌های غیر دولتی را در آب‌های سرگردان نظام بین‌الملل جهت داده و آن‌ها را به سرمنزل مقصود می‌‌رساند. هم‌چنانی که استخبارات و اطلاعات سمنت برای جوشاندن مواد خام منافع و تهدیدات امنیت ملی و ت خارجی بوده که من‌حیث یک کتلست ت‌گذاری را در عرصه‌های امنیتی و ت خارجی تسریع و پخته می‌سازد. 

در حقیقت استخبارات و اطلاعات، پل گذار از حالت نامطمینی به اطمینان در ت‌گذاری امنیتی و ت خارجی بوده و حرف آخر را در ت‌ها امنیتی و غیر امنیتی زده و در جهت‌دهی و تطبیق این ت نقش حیاتی را بازی می‌کند.

اساساً استخبارات هنر استحصال اطلاعات سری و غیر سری از افراد، نهاد‌ها و حکومت‌ها از طرق مختلف به خاطر تصمیم‌گیری و ت‌گذاری امنیتی و غیر امنیتی می‌‌باشد. سن تزو نظریه‌پرداز مشهور و افسانه‌ای چینایی در باب اهمیت استخبارات در کتاب هنر جنگ» می‌‌گوید: اگر [شما] خودتان و دشمن‌تان را شناختید از نتیجه صد نبرد هراسان نباشد چون که نخواهید باخت.» و در جایی دیگر می‌‌نویسد: والاترین هنر جنگ، پیروز شدن بدون جنگیدن است.» این دو نقل قول اساساً به اهمیت اطلاعات و استخبارات در شناخت خود و دشمن می‌پردازد که نقش بسزایی در شکست و پیروزی در جنگ دارد.

کارل فن کلاوس ویتز افسر نظامی و استراتژیست مشهور جنگی در کتاب خود در مورد جنگ» می‌‌نویسد: در جنگ بسیاری از گزارش‌های اولیه استخباراتی ضدونقیض‌اند، حتا زیادترشان کاملاً غلط و اشتباه‌اند و اکثریت مطلق‌شان نامطمین‌اند.» و یا در جای دیگر می‌‌نویسد: مقصد ما از استخبارات در جنگ هر نوع معلومات از دشمن است – کجا است؟ چی می‌کند؟ کجا می‌خوابد؟ و چی می‌‌خورد؟ خلاصه پلان‌های محاربه‌ای و عملیاتی‌شان چی است.» و یا در جنگ اطلاعات و استخبارات کتلست انتقال از حالت نامطمینی به اطمینان است».

هم‌چنان مورخ حربی و استراتژیست امنیتی معاصر جان کیگن در کتاب مشهورش نقش استخبارات در جنگ» می‌‌نویسد: استخبارات چراغ دستی فرماندهان در جبهات، نورافکن ت‌گذاران در جنگ و ستاره جهت‌دهنده یون در بازی‌های بزرگ می‌‌باشد.» و یا، جنگیدن بدون اطلاعات هم‌مانند شمشیر زدن در تاریکی است.»

این‌ها و ده‌ها محقق، پژوهشگر، ت‌گذار و استراتژیست نظامی روی اهمیت اطلاعات و استخبارات در جنگ من‌حیث ستون فقرات و گره‌‌گشای مجهولات جنگ تاکید و پافشاری زیاد کرده‌اند. این استخبارات است که حرف آخر را در امر تصمیم‌گیری‌های بزرگ ی و امنیتی می‌‌زند.

استخبارات عمدتاً به پنج دسته تقسیم‌بندی می‌‌شود: الف. استخبارات امنیتی و نظامی. ب. استخبارات اقتصادی و مالی. پ. استخبارات جرمی و جرایم. ج. استخبارات خارج و داخلی و بالاخره د. استخبارات خارجی. این استخبارات از منابع بشری، تخنیکی، سیگنالی، تصویری و جغرافیایی.

در عین زمان همه ساله رهبری ی و نظامی هر کشور یک نیاز سنجی ملی و محلی از احتیاجات استخباراتی‌اش نموده و بعد از آن نیازمندی‌های اطلاعاتی خویش را نظر به تهدیدات داخلی و خارجی نظر به سکتور شناسایی نموده و به نهاد‌های اطلاعاتی و استخباراتی هدایت صادر نموده تا این نیازمندیها را برآورده بسازند. بعد از این نیاز سنجی این اطلاعات از منابع باز و بسته با روش‌های منحصر به هر نهاد اطلاعاتی به صورت سری و علنی جمع‌آوری گردیده، مواد خام جمع‌آوری شده تحلیل و تجزیه شده و به تولیدات نهایی استخباراتی بدل می‌گردد که بعداً در دسترس تصمیم گیران امنیتی و ی قرار می‌گیرد. این اطلاعات عمدتا به سه کتگوری استخبارات استراتژیک، اوپراتیفی و تاکتیکی تفکیک می‌گردد.

اما امروز مفهوم استخبارات فراتر از میدان‌های نبرد و نهایتاً استراتژی جنگ رفته و اطلاعات نقش بارز و اساسی را در تامین امنیت ملی و یا رقابت‌های تسلیحاتی، اقتصادی، مالی و تکنولوژی به مفهوم بزرگ آن بازی می‌کند.

در گذشته عنعنه و برداشت این بود که گفتمان ولو اکادمیک روی موضوع استخبارات و کار اطلاعاتی یک تابو، ممنوع و وحشتناک است. دلیل اصلی این امر نوع نظام حاکم یعنی نظام‌های مطلق‌العنانی و دیکتاتور و حصر آزادی‌های مردم و نگرش تک‌گرا و دیکتاتورمآبانه به دستگاه و کار اطلاعاتی بود. کما این که در نظام‌های مردم سالار و دموکراتیک نهاد‌های اطلاعاتی تحت نظارت غیرنظامی‌ها بوده و فعالیت‌های‌شان تنها در موارد حساس و زمانی که بالفعل منافع امنیت ملی کشور را به خطر نیندازد قابل بررسی، نظارت و ارزیابی پارلمانی و مردمی می‌‌باشد. این به اساس اصل حاکمیت غیرنظامیان بالای نهاد‌های امنیتی و نظامی می‌‌باشد.

در حالی که در نظام‌های توتالیتر، مطلق‌العنان و دیکتاتور این امر ناممکن بوده و زیر نام امنیت ملی و حفاظت و حراست از منافع ملی و ثبات سازمان‌های اطلاعاتی و استخباراتی عادی‌ترین فعالیت‌های‌شان نهایت محرم پنداشته شده و اقدامات فراقانونی‌شان این نهاد‌ها را بدل به سازمان‌های مخوف و وحشت‌ناکی نموده که ماشین سلاخی مخالفان و مردم عام کشور خود تحت بهانه‌های مختلف می‌گردند. در این نوع نظام‌ها سازمان‌های اطلاعاتی حفاظ نظام نه بلکه حافظ منافع یک شخص، یک فامیل و در نهایت یک قشر غیر دموکراتیک بوده که تنها در خدمت منافع و حفظ قدرت این فشار می‌‌باشد. اما این کار در نظام‌های دموکراتیک و مردم سالار ناممکن و فراقانونی بوده چون که منافع مردم در تضاد به منافع یک قشر خاص حاکم قرار دارد.

مفهوم منافع امنیت ملی در نظام‌ها دموکراتیک و غیر دموکراتیک فرق دارد. در نظام‌های دموکراتیک منافع امنیت ملی عبارت از دفاع و حفظ از شهروندان، نظام، نهاد‌ها و ثبات داخلی بوده در حالی که در نظام‌های غیر دموکراتیک منافع امنیت ملی عبارت ار دفاع و حفظ قدرت یک شخص، فامیل و قشر خاص می‌‌باشد.

اما مفهوم و معنای منافع امنیت ملی در حالات مختلف فرق کرده و همیشه ثابت‌های خاص چون حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، استقلال و آزادی و متغیّرهای چون منافع امنیتی، اقتصادی و مالی و اجتماعی دارد که در شرایط جنگ، بحران و صلح این متغیّرها تغییر می‌کند. بناً در سه حالت جنگ، بحران و صلح منافع متغیر امنیت ملی کشور‌ها شدت و یا استعجالیت آن‌ها تغییر کرده و اولویت‌بندی‌های مختلف دارد. به طور مثال در حالات جنگ حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی توام با استقلال از اولویت‌های درجه اول حکومت‌ها بوده در حالی که در حالات صلح این امر متفاوت می‌‌باشد.

فعالیت‌های اطلاعاتی و استخباراتی یک از ابزار قدرت ملی برای نیل و حفظ منافع امنیت ملی کشور‌ها می‌‌باشد. نهاد‌های اطلاعاتی و فعالیت‌های‌شان نظر به نوع نظام (دموکراتیک و غیر دموکراتیک) فرق می‌کند. این نهاد‌ها در نظام‌های دموکراتیک زیر نظارت حقوقی و ی ملکی‌ها و نماینده‌گان منتخب مردم در پارلمان بوده و مکلفیت قانونی برای حفظ ارزش‌های انسانی و حقوق بشری داشته و در قبال عمل‌کرد‌های‌شان جواب‌گو می‌باشند. اما در نظام‌های غیر دموکراتیک (مطلق‌العنانی و دیکتاتوری) نهاد‌های اطلاعاتی خود حکومت در درون حکومت و نظام در درون نظام می‌باشند. نهاد‌های اطلاعاتی در این نوع نظام‌ها تبدیل به سازمان‌های مخوف، خطرناک و فراقانونی شده که به حریم خصوصی مردم کرده و دفترهای‌شان مبدل به شکنجه گاه، مراکز کشتار و ناپدید شدن‌های انفرادی و دسته‌جمعی افراد می‌‌شوند. نمونه‌های بارز این نوع نهاد‌ها در تاریخ معاصر ما سازمان خاد» و در منطقه کاجی‌بی» و یا سازمان استخباراتی نظامی پاکستان آی‌اس‌آی» می‌‌باشد.

افغانستان نیز نظام‌ها متعدد ی با نگرش‌های مختلف به کار و نهاد‌های اطلاعاتی را در طول تاریخ پر خم‌وپیچ خویش تجربه کرده است. این نظام‌ها از شاهی مطلق گرفته تا شاهی مشروط و جمهوریت الی امارت اسلامی نگرش‌های خاص به خود را به کار و نهاد‌های اطلاعاتی و استخباراتی داشته‌اند که اکثرا مطلق گرا، فراقانونی و ضد حقوق بشری و انسانی بوده است. زندانهای دهمزنگ، پلچرخی و توقیف خانه‌های امر بالمعروف و نهی عن‌المنکر رژیم‌های سابق گواه مهم کار و فعالیت‌های فراقانونی و غیر انسانی و غیر اسلامی این نهاد‌ها می‌‌باشد.

اگرچه هر کدام از این نظام‌ها در افغانستان نگرش و دیدگاه خاص‌شان را به نهاد‌های اطلاعاتی و فعالیت‌های‌شان داشته‌اند اما زیر بنا، ساختار‌ها، طرق و روش‌های جمع‌آوری – تحلیل و تجزیه – فرهنگ کاری در ادارات اطلاعاتی افغانستان همچنان ثابت و فرسوده باقی مانده است که نیاز مبرم به عصری‌سازی و در بعضی موارد حتا نوسازی از بنیاد و پایه داد. بنا زیربناهای اطلاعاتی افغانستان طی سال‌های متمادی ثابت باقی مانده در حالی که تنها تغیرات مصنوعی و تجملی و پوشالی در جمله ایدیولوژیک، رفتاری و یا در نهایت تخنیکی با تغییر نام به این نهاد‌ها آمده است.

از جانب دیگر فرض بر این است که چون افغانستان مرکز بازی‌های بزرگ جیوپولتیک و استخباراتی برای سده‌ها بوده است من‌جمله بازی بزرگ میان بریتانیا کبیر و امپراطوری روسیه تزاری در قرن هژدهم میلادی، جنگ سرد میان ایالات متحده امریکا و شوروی سابق در قرن بیستم میلادی و بالاخره جنگ علیه تروریسم میان ایالات متحده امریکا و تروریسم بین‌المللی در قرن بیست‌ویکم پس باید در این کشور یک فرهنگ عمیق و نهاد‌های قوی، ماهر و مسلکی استخباراتی با صد‌ها سال تجربه اطلاعاتی باشد اما وضعیت کاملاً بر عکس آن است. زیربناها، فرهنگ و نهاد‌های استخباراتی افغان نهایت ضعیف ور در طول سال‌های متمادی درگیر حلقه خبیثه ویرانی و بازسازی و دوباره ویرانی گیر مانده است که این حلقه خبیثه هیچ نوع حافظه نهادی و فرهنگ اداری و آرشیف کاری را در این سکتور باقی نمانده است.

با این حال زمان آن رسیده است تا حکومت افغانستان بنا و پایه یک جامعه اطلاعاتی و استخباراتی نوین، پویا و مسلکی را اساس‌گذاری کند تا از آن من‌حیث یک قدرت و ابزار بازدارنده برای حفاظت از منافع امنیت ملی افغانستان استفاده نموده و افغانستان را از میدان رقابت‌ها و بازی‌های مغلق استخباراتی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بیرون براند.

این جامعه استخباراتی و اطلاعاتی باید به ریشه‌های ناامنی و بی‌ثباتی افغانستان در داخل و خارج از کشور بپردازد. این کار مستم ایجاد حداقل چهار نهاد اطلاعاتی جدید هر یک ارگان مستقل استخبارات داخلی، سازمان استخبارات خارجی، سازمان مستقل ضد جاسوسی و سازمان استخبارات نظامی مستقل. مسلکی و بی‌طرف می‌‌باشد.

ریشه اکثریت ناامنی‌ها در افغانستان بیرون از مرزهای این کشور می‌‌باشد و جنگ جاری طالبان و شرکای تروریستی‌شان نیز هم‌مانند جنگ‌های پیشین این کشور کمتر یک جنگ داخلی افغانها و بیش‌تر یک جنگ نیابتی است که با مغز خارجی و دست‌های افغان‌ها به پیش برده می‌‌شود. بناً چنین آناتومی و کالبد شکافی جنگی نیاز مبرم به یک سازمان استخبارات خارجی و سازمان ضد جاسوسی قوی، مستقل و بی‌طرف داشته که به مصاف و دفع و طرد این تهدیدات برود.

۱. نقش استخبارات در تامین امنیت ملی

تعریف متداول امنیت ملی عبارت از دفاع و حفاظت از شهروندان، ارزش‌ها، نهاد‌ها، تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و استقلال یک دولت- ملت علیه تهدیدات آنی و بالقوه داخلی، خارجی، سایبری و فضایی می‌‌باشد. نقش استخبارات در صیانت و حفاظت از این مسایل نهایت حیاتی و مهم بوده و من‌حیث یک از ابزارهای مهم قدرت ملی و حکومت‌‌داری از آن استفاده می‌گردد.

تاریخ استخبارات و کار استخباراتی بر می‌گردد به تاریخ بشریت و جایی که انسان بوده است در آن هنر و کار استخباراتی نیز وجود داشته است. اساسا اولین بار ما نمونه‌های مدون و نوشتاری کار استخباراتی و اطلاعاتی را می‌توانیم در کتاب‌های مقدس و الهی من‌جمله انجیل، تورات و امثالهم پیدا کنیم. قصه مشهور حضرت موسی و فرستادن خبرچینان در دربار فرعون را همه می‌دانیم. هم‌چنان چینایی‌ها نیز تاریخ کهنی از خبر چینی و استخباراتی در جنگ‌های میان سلطنت‌های متعدد‌شان داشته‌اند که در کتاب و رساله‌های متعدد چینایی به شکل مدون و نوشتاری حالا پیدا می‌‌شود. سن تزو نویسنده و استراتژیست نظامی افسانه‌ای چینایی اولین بار در مورد اهمیت اطلاعات و استخبارات در جنگ‌ها در کتاب مشهور خود هنر جنگ» روی آن بحث‌های متعددی داشته است. هم‌چنان مصری‌ها و رومی‌ها به شمول امپراطوری فارس تاریخچه کهن از کار اطلاعاتی و استخباراتی دارد که در این‌جا به آن نمی‌پردازیم اما خاطرنشان می‌کنیم که هر جایی که حاکمیتی وجود داشته است آن‌جا کار و وجود یک سازمان استخباراتی حتمی است.

اما این ناپلیون بناپارت امپراطور فرانسه بود که استخبارات را من‌حیث یک رشته و شق مسلکی در مکاتب نظامی وقت معرفی کرده و تدریس آن را به شکل منظم تنظیم نمود. سال‌ها بعد پس از ختم جنگ جهانی دوم و در جریان جنگ سرد در دهه ۱۹۷۰ م بود که تحصیلات عالی در رشته استخبارات از مکاتب نظامی داخل دانشگاه‌های ملکی گردیده و من‌حیث یک رشته تحصیلی به شکل مستقل در دانشگاه‌های اروپایی تدریس می‌گردید.

اما منافع امنیت ملی کشور‌ها چیست؟ چرا این منافع اینقدر در حیات کشور‌ها مهم و اساسی می‌باشند؟

تمامی کشور‌ها منافع امنیت ملی به خاطر حفظ بقا و ثبات خویش دارند. این منافع امنیت ملی‌شان اعم از تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، استقلال، وحدت ملی، نهاد‌ها و ارزش‌ها، منافع اقتصادی و تجارتی، منافع مالی و اسرار تکنولوژیکی‌شان تعریف شده و خط سرخ می‌‌باشد که نظام، مردم و جامعه این کشور‌ها به هر قیمتی از آن پاسداری می‌‌کنند. روی این ملحوظ است که کشور‌ها به خاطر رسیدن و حفظ، بسط و گسترش منافع امنیت ملی‌شان در داخل و بیرون از کشور از ابزار قدرت ملی خویش استفاده می‌کنند. ابزار قدرت ملی کشور‌ها به صورت فشرده و ساده قدرت ی، نظامی، اقتصادی، اراضی، نفوس، منابع و پایداری نهاد‌های ملی‌شان می‌‌باشد. سازمان‌های اطلاعاتی و استخباراتی نیز یکی بخش مهمی از ابزار قدرت ملی می‌‌باشد.

منافع امنیت ملی کشور‌ها عبارت از تمامی آن عده از نهاد‌ها، پروسه‌ها و ارزش‌های می‌‌باشد که متضمن ثبات ی – نظامی – اقتصادی و اجتماعی کشور بوده و نبود آن و یا تهدید به این نهاد‌ها، پروسه‌ها و ارزش‌ها باعث بی ثباتی و هرج‌ومرج و یا حتا متلاشی و تجزیه شدن کشور‌های می‌گردد.

منافع امنیت ملی کشور‌ها عمدتاً به پنج دسته تقسیم می‌‌شوند:

الف. منافع حیاتی – رابطه مستقیم به بقای ملت‌ها دارد. ب. منافع مهم – وجودشان مهم بوده اما بقای ملت‌ها تهدید نمی‌کند. ج. منافع امنیتی و نظامی – فرصت‌ها و تهدید‌هایی که باعث نقش مستقیم در تقویت و تضعیف نظامی و امنیتی کشور‌ها دارد. د. منافع اقتصادی و مالی – فرصت‌ها و تهدید‌هایی که ماشین اقتصادی، مالی و صنایع کشور‌ها را تقویت و یا تضعیف می‌کنند. و بالاخره ذ. منافع ی و اجتماعی – نهاد‌ها، ارزش‌ها و پروسه‌هایی که ثبات، بافت اجتماعی و ی کشور‌ها را تحکیم و یا تضعیف نموده و رابطه مستقیمی به بقای دولت – ملت‌ها ندارد.

فرمول سنجش میزان قدرت ملی کشور‌ها عبارت است از: اراضی + نفوس + قدرت نظامی + قدرت اقتصادی و مالی + منابع طبیعی + نهاد‌های ملی = قدرت ملی. به اساس این فرمول است که می‌توانیم میزان قدرت ملی کشور‌ها را در نظام بین‌المللی محاسبه نسبی و تخمینی کنیم.

اما نقش مشخص استخبارات در تامین امنیت ملی چیست؟

مقوله مشهوری است که می‌گویند دیکتاتوران بوسیله پولیس مخفی حکم‌روایی می‌کنند و دموکرات‌ها به وسیله رای سری حکومت می‌کنند. اساساً در کشور‌های دموکراتیک استخبارات پنج وظیفه اساسی را دارند:

الف. استخبارات داخلی – جمع‌آوری، تحلیل و تجزیه و دفع تهدیدات داخلی به شمول فعالیت‌های ضد جاسوسی و مبارزه با جرایم.

ب. استخبارات خارجی – ریشه‌یابی و دفع و طرد تهدیدات بیرون مرزی و انجام عملیات‌های نفوذی.

پ. استخبارات تجارتی و مالی – جمع‌آوری اسرار مالی و تجارتی کشورها و نهاد‌های بین‌المللی و خارجی.

ج. استخبارات نظامی – جمع‌آوری، تحلیل و تجزیه اطلاعات در مورد ساختار‌ها، پرسونل، قابلیت‌های و دکترین نظامی کشور‌های متخاصم و انجام عملیات‌های نفوذی.

د. ضد جاسوسی – کشف، شناسایی و دفع جاسوسان خارجی و افراد نفوذی در میان ساختار‌ها و ادارات دولتی.

این وظایف اساسی استخبارات در تامین امنیت ملی کشور‌ها بوده که هر کدام آن تکمیلکننده‌ی یک‌دیگرشان می‌‌باشد. در حقیقت این پنج لایه حفاظتی که یکی لازم و موم یک‌دیگر بوده تامین‌کننده ثبات و امنیت داخلی و خارجی کشور‌ها می‌‌باشد.

۲. نقش استخبارات تدوین و جهت دهی ت خارجی

ت خارجی عبارت از مجموعه از ارزش‌ها و اصول‌ها، روش و رفتارها، استراتژی و تاکتیک‌هایی که یک حکومت به خاطر حفظ منافع خویش در تعامل با دیگر حکومت‌ها، نهاد‌های بین‌المللی و ادارات غیر دولتی روی دست می‌گیرد. این فعالیت‌ها هدف‌مند، زمان‌بندی شده و روی یک راهبرد خاص می‌چرخد.

در مجموع استخبارات پنج نقس اساسی و حیاتی را در سه مرحله تدوین، تطبیق و نظارت از ت خارجی دارد:

الف. تهیه مواد خام از منابع بسته و سری برای تدوین ت‌ها، عمل‌کرد‌ها و مذاکرات با طرف مقابل.

ب. جلوگیری از نفوذ دشمن در نهاد‌ها، پروسه‌ها و افراد تطبیق‌کننده ت خارجی.

ج. طرح و اجرای عملیات‌های نفوذی در نهاد‌ها، پروسه‌ها و دیپلمات‌های کشور‌ها و نهاد‌های بین‌المللی.

د. ایجاد ایتلاف‌های دیپلماتیک، ی و نظامی.

ذ. جمع‌آوری اسرار اقتصادی، تجارتی و تکنولوژی کشور‌ها و نهاد دولتی و خصوصی.

در افغانستان بازیگران ت خارجی من‌جمله ریاست جمهوری، دفتر شورای امنیت ملی، وزارت خارجه، وزارت دفاع ملی و ریاست امنیت ملی نقش مستقیمی در طرح، تدوین، تطبیق و نظارت از ت خارجی افغانستان دارند اما به نسبت نبود ظرفیت، ارگ محور بودن ت خارجی و انارشی ت‌گذاری خارجی و نقش کمرنگ وزارت خارجه فعلا روند ت‌گذاری خارجی افغانستان منفعلانه و زیادتر واکنشی بوده تا این که فعالانه و مبتکرانه باشد. اما نقش استخبارات در ت خارجی در حالات جنگ، بحران و صلح فرق کرده و حساسیت‌های خاصش را دارد.

اما ساختار‌های ت‌گذاری خارجی افغانستان نیاز به یک بازنگری و هدف‌مند‌سازی اساسی در سطح مرکز و سفارتخانه دارد. در سطح مرکز در سه مرحله مداخله و همکاری نهاد‌های اطلاعاتی به خاطر تهیه مواد خام در پروسه‌های پالیسی‌سازی، خطر سنجی و آسیب‌شناسی نهایت لازمی و حیاتی است: الف. در سطح مرکز و رهبری ت خارجی من‌جمله مقام عالی ریاست جمهوری، دفتر شورای امنیت ملی، وزارت خارجه و امثالهم. ب. کمیته‌ها کاری مشترک بین نهاد‌های مختلف. ج. فعالیت‌های مشخص اطلاعاتی و استخباراتی هدف‌مند د سطح مرکز.

اما در سطح ساحه یعنی سفارت‌خانه‌ها و کنسولگری‌ها کار استخباراتی تنها در حد جمع‌آوری اطلاعات، عملیات‌های نفوذی و استخدام جاسوسان در کشور میزبان و بالاخره کار مشترک با متحدان اطلاعاتی می‌‌باشد.

۳. مثلث استخبارات، امنیت ملی و ت خارجی در افغانستان

ماشین حفظ و بسط منافع امنیت ملی کشور‌ها مثلث استخبارات، امنیت ملی و ت خارجی می‌‌باشد. ساختار‌ها، نهاد‌ها و پروسه‌های مرتبط امنیت ملی، استخبارات و ت خارجی ابزار و وسایل تامین‌کننده‌ی منافع داخلی و خارجی کشور بوده که در حالات جنگ، بحران و صلح فعالیت‌هایش را برای نایل آمدن به اهداف و منافع مشخص تنظیم می‌نمایند. این مثلث در سطوح استراتژیک، اوپراتیفی و تاکتیکی در داخل و خارج افغانستان با استفاده از ابزار قدرت ملی فعالیت‌های ی، دیپلوماتیک و امنیتی خویش را تنظیم و گسترش می‌دهد. اما متاسفانه عدم هم‌آهنگی‌های لازم میان نهاد‌های اطلاعاتی، نظامی و ت خارجی افغانستان در بسیاری از مواقع اهداف لازم از قبل تعیین شده خصوصا در ساحه ت خارجی برآورده نمی‌شود.

افغانستان برای سال‌های متمادی قربانی و شکار جنگ‌های تحمیلی استخباراتی و نیابتی که ریشه‌های قوی برون مرزی با پناه‌گاه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بوده است. جنگ افغانستان با مغز خارجی و دستان داخلی و یا تمویل‌کننده‌گان خارجی و تسهیل‌کننده‌گان داخلی اداره و مدیریت می‌‌شود که تنها هدف آن حفظ انارشی و یک حکومت ضعیف و وابسته به این کشور می‌‌باشد.

در چنین شرایطی است که افغانستان نیز نیاز به سازمان‌های اطلاعاتی و استخباراتی قوی، مسلکی و بی‌طرف با یک ماشین و دستگاه ت خارجی مسلکی و کارکشته برای دفع این تهدیدات خارجی دارد. اما ساختار‌ها، نهاد‌ها و پروسه‌های اطلاعاتی فعلی افغانستان فرسوده، بهم ریخته، ت‌زده و غیر مسلکی و جواب‌گوی مقتضیات و احتیاجات فعلی امنیتی ، استخباراتی و ت خارجی افغانستان نمی‌باشد. نظام استخباراتی و ماشین ت خارجی فعلی افغانستان نیاز به اصلاحات بنیادی، گسترده و هدف‌مند است که نتیجه آن باید پایه‌گذاری و تاسیس یک دستگاه امنیتی و استخباراتی قوی و مسلکی جدید و یک خدمات دیپلماتیک مسلکی و غیر ی باید باشد.

این اصلاحات باید در چهار استقامت ساختار‌ها، پروسه‌ها، پرسونل و منابع باید صورت گیرد تا بتواند توقعات تولید‌کننده‌گان، مصرف‌کننده‌گان و تصمیم‌گیرنده‌گان اطلاعاتی و ت خارجی افغانستان را فراهم کند. بدون این اصلاحات بنیادی و فراگیر این نهاد‌ها هم‌چنان ضعیف، ت‌زده و در حالت انارشی اداری و مدیریتی قرار خواهد داشت و از افغانستان و این نظام دفاع نخواهند توانست.

رهبری ی و نظامی افغانستان نیاز به پایه‌گذاری یک جامعه اطلاعاتی و استخباراتی جدید که جواب‌گوی تهدیدات داخلی و خارجی فعلی افغانستان باشد دارند. نهاد‌های فعلی استخباراتی و اطلاعاتی افغانستان فرسوده، ت‌زده و در قلّت منابع مالی و تخنیکی به سر برده که دلیل وابسته‌گی سرآسام‌آورشان به متحدان خارجی ما می‌‌باشد.

بیماری‌های برخاسته از آلوده‌گی هوا پنج درصد افزایش یافته‌اند!

کاهش خشونت در اجتماع بر منع خشونت علیه زنان

تاثیر و نقش استخبارات در تامین امنیت ملی و سیاست خارجی

استخبارات ,ملی ,خارجی ,منافع ,اطلاعاتی ,امنیت ,امنیت ملی ,ت خارجی ,منافع امنیت ,اطلاعاتی و ,و استخباراتی ,ت خارجی افغانستان ,دفتر شورای امنیت ,ت‌گذاری خارجی افغانستان ,مثلث استخبارات، امنیت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها